هیچ وقت فکر نمیکردم یه روز بیام اینجا. خونه دایی مجید. اینجا همه عصبی ن. یعنی یه حالی ن. انگار همه دعوا دارن. سردن. محبت دارن اما نه خیلی. بچه های ندا رو مخن. مخصوصا الویس. بیش فعالی داره و خیلی شیطونه قشنگ میره رو مخ. 

 

سمیرا در جواب به امین نوبهار تو اون قضیه تو گروه نوشته به نظر من نظرت خیلی منطقی درسته و فلان و بیسار که مثلا چی؟ آخه امین نوبهار خیلی رو مخ منه خیلی ایراد میگیره و کس زیاد میگه و خیلی هم شوخی هایی میکنه که من ازشون خوشم نمیاد . از اون شوخی ها که قشنگ پتانسیل دارن آدمو ناراحت کنن. به سمیرا مسجشو فوروارد کردم پرسیدم خواستی منو ضایع کنی؟ حالا وقتی جواب داد بهش میگم که امین نوبهار کلا رو مخ منه و منم اشتباه برداشت کرده بودم که اونو گفتم وکرنه با منظور واقعیش مشکلی ندارم. 

 

عکس عکس عکس

مامان همه ش ازم میخواد که عکس بگیرم. 

نشسته م توی اتاقی که بهم دادن (خونه دایی مجید) ندا بچه هاشو برده بیرون از بس جیغ و داد کرد اون پسره. 

رویا هم که. هیچی. 

پیام هم ای. شبیه دایی مهرداده. شوخی میکنه و ممکنه از شوخیاش ناراحت شی. 

خانواده رحیمی فر کلا دیونه ن. چه اینجاییاشون چه اونجاییشاون. ولی بازم من اینارو به خاله منيژه و خانواده ش ترجیح میدم! اونا از همه عالم بدترن. باید رفت پیش خاله ملیحه و دید ه اون دیگه چه جور دیوونه ایه  : ))‌

 

نزدیک تر از همیشه م به برنا. فاصله مون ۴ ساعته با ماشین از اینجا. دلم براش تنگ شده؟ نه. 

پسره ی دیوونه ی مزخرف. 

 

دلم برای کی تنگ شده؟

هیچکس. شاید برای خونم توی شمپین. شاید برای جولیا؟ شابد برای کسری؟

نمیدونم. هیچکس. 

دلم حوصله هیچیکیو نداره. اصلا الان چند روزیه که حوصله هیچی ندارم. نمیدونم چم شده. کار زیاد دارم. خیلی زیاد. 

 

بیا بشینیم کار کنیم. وای خدا کامپرتیو اسی رو کجای قلبم بذارم!

 

خیلی ,زیاد ,شوخی ,نوبهار ,امین ,دارن ,امین نوبهار ,شاید برای ,دایی مجید ,خونه دایی منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

خبر های جدید گیمری پریشان نوشت های من حس شادی مجله مد آواجیق روزهای شیرین interior-design14 رولی موزیک .